
مزایا و معایت ارز دیجیتال
به نظر میرسد دنیای ارز دیجیتال از اولین استدلالی که برای بیتکوین که از خاکستر بحران مالی سال 2008 بیرون آمد و وعدهی یک جایگزین برای “پول فیات” و محدودیتهای ایجاد شده توسط دو قدرتِ امور مالی (والاستریت و بانکهای مرکزی) ایجاد شده بود، فاصله گرفته است. اگر هنوز متقاعد نشدهاید، پنج موردی را که در ادامه آورده شده مطالعه کنید.
- رفتار خوبی با مشتریان خود ندارد.
شبکهی سلسیوس (Celsius) یکی از نمونههای این مسئله در همین اواخر است. در زمان نگارش این مقاله، کاربران این پلتفرم وامدهیِ رمز ارزی قادر نیستند داراییهای خود را برداشت کنند. حساب رسمی توییتر این شرکت در چند روز گذشته این شعار را تکرار کرده است: “انجام اقداماتی برای فراهم کردن منافع جامعهی خود، اولویت اصلی ما است”. الکس ماشینسکی (Alex Mashinsky)، بنیانگذار و مدیر اجرایی سلسیوس، کلمهی “جامعه” را زیاد به کار میبرد. او میگوید: «دیدن اتحاد شما با یکدیگر، نشانه واضحی است که جامعهی ما قویترین جامعه در جهان است.» پاسخهای به این توییت، شک و تردید کاربران از این موضوع را نشان میدهد. اینطور پیش برود، مشتریان ترجیح خواهند داد داراییهای خود را دریافت کنند تا اینکه بخواهند به یک جامعه تعلق داشته باشند. بانک گریزی، حتی نوع دیجیتال آن، روابط عمومی را نابود خواهد کرد. بستن درگاههای برداشت بر روی کاربران نیز نتیجه یکسابی در بر خواهد داشت.
(بانک گریزی یعنی هجوم جمع زیادی از مشتریان برای برداشت سپردههایشان به دلایل مختلف.)
- رفتار خوبی با کارکنان خود ندارد.
از آنجایی که صرافی کوینبِیس (Coinbase) تنها پلتفرم رمز ارز فهرست شده است، تصور میکنید نسبت به سلسیوس از مدیریت بهتری برخوردار باشد. یک عرضهی بسیار موفقیتآمیز در سال 2021 روابط عمومی خوبی را برای این شرکت به ارمغان آورد و باعث شد سهام آن برای مدت کوتاهی افزایش یابد. اکنون در سال 2022 کوینبیس باید با واقعیت سازمانها روبرو شود و تعداد نیروهای خودش را کم کند. تعداد بسیار کمی از شرکتها میتوانند به تعدیل دستهجمعیِ نیروها بپردازند و همه را راضی نگه دارند (مخصوصا افرادی که اخراج میشوند). کوینبیس عملا اعتراف کرد که افراد زیادی را استخدام کرده و به آنها پول زیادی پرداخت کرده است.
خبر برکناری از طریق ایمیل به کارمندان کوینبِیس داده شد و همچنین دسترسی آنها به این پلتفرم معاملاتی نیز بلافاصله قطع شد. برایان آرمسترانگ (Brian Armstrong)، مدیر اجرایی و یکی از بنیانگذاران کوینبِیس، میگوید: «متاسفانه برای اطمینان یافتن از اینکه حتی یک نفر هم نتواند با تصمیمی عجولانه به کسبوکار یا خودش آسیب بزند، این تنها انتخاب ممکن بود.» کوینبیس به منظور حفظ تعادل، پاداشهای پایان خدمت را بالاتر از حداقل میزانِ قانونی و همچنین چندین جلسه مشاوره برای رسیدگی به چیزی که فقط میتوان آن را به عنوان یک تجربهی آسیبزا توصیف کرد، به نیروهای برکنار شده ارائه کرد. و سخنان صادقانهی آرمسترانگ در بیان این تصمیم ستودنی است.
- رفتار خوبی با محیطزیست ندارد.
افزایش شدید قیمتها هجوم افراد به فعالیتهای استخراج رمز ارزها را افزایش داده است. به گفتهی دانشگاه کمبریج “بیتکوین سالانه 132.48 تراوات ساعت (TWh) انرژی مصرف میکند که این مقدار بیشتر از مصرفِ انرژی برخی از کشورها است.” این صنعت وعده داده که تا پایان این دهه به خنثیسازی کربن تولیدی برسد، اما از دیدگاهِ بخش زیستمحیطی در جنبش “راهبریِ زیستمحیطی، اجتماعی و شرکتی (ESG)”، این وعده با شکست مواجه شده است.
- در دست بازیگران بدی قرار گرفته است.
ارتباط رمز ارزها با رژیمهای سرکش، از کره شمالی گرفته تا ونزوئلا، باعث شده این صنعت حتی زمانی که به سمت دستیابی به پذیرش در جریان اصلی دنیا حرکت میکند، مشکلاتی را به وجود بیاورد. با این حال، افزایش قیمتها به این معنی بود که دلالان با رضایت چشم خود را بر روی این بازیگران بد بسته بودند و همچنان داراییهای رمز ارزی را طلب میکردند. با اجتناب ناپذیری شدیدی که نسبت به این صنعت به وجود آمده، روسیه اکنون در حال بررسی پذیرش بیتکوین به عنوان پرداخت برای نفت و گاز است. همچنین برخی افراد تحریم شده برای انتقال و جابجایی داراییهای خود به صورت ناشناس از بیتکوین استفاده میکنند.
- در امور خود شفافیت ندارد.
نظارت، دادهها و شفافیت اصول کلیدی جنبش ESG هستند. با وجود اینکه در این صنعت چیزهایی را در جمعآوری دادهها و گزارشدهی میتوان بهبود بخشید، اما مشخص است که این صنعت در حال پیشروی در چه جهتی است. هرگونه سیستم مالی باید اعتماد شما را جلب کند و اطلاعات شفافی را در اختیار شما قرار دهد و برخی از آنها به کمی تعلیق ناباروی نیز احتیاج دارند (100 دلاری که شما در بانک میگذارید تنها در صورتی در یک صندوق امن نگهداری میشود که شما قصد داشته باشید بعدا آن را پس بگیرید).
اما در دنیای رمز ارز هیچچیز همانطور نیست که به نظر میرسد: استیبلکوینهای “ایمن” ایمن یا با ثبات نیستند، پول شما متعلق به شما نیست و جامعهای که فکر میکردید به آن تعلق دارید، به اندازه دنیای واقعی شکننده و بیرحم است. اولین فرضیهی ساتوشی ناکاموتو در مورد بیتکوین، به تشریح “ضعف ذاتیِ سیستمهای مبتنی بر اعتماد” پرداخته بود. آیا امروزه نیز ضعفِ ذاتی نظم مالی جدید آشکار شده است؟ بله، اینطور به نظر میرسد.
سیستم مالی چند صد ساله از دیفای (امور مالی غیرمتمرکز) بهتر است
شیفتگی به امور مالی غیرمتمرکز در سال 2021، برخلاف تعهدات بدهی وثیقهای که در سال 2007 رونق داشت، در بین سادهلوحیهای خطرناکی که در تاریخ انجام شده است جای میگیرد. فقط یک بحران مالی برای جهان لازم بود تا تعهدات بدهی وثیقه (CDO) را بپذیرد. این تعهدات نیز اوراق وام مسکن پرخطر را به شکلی جلوه میکرد که امنتر از چیزی که بود به نظر برسند. به نقل از شخصیت شرور یک روایت تخیلی از بحران مالی سال 2008 “CDOها چیزی جز یک کلاهبرداریِ بزرگ با طرح پانزی نیستند.” چقدر طول خواهد کشید تا پی ببریم که وامهای مبتنی بر بلاکچین هم به اندازهی وامهای مرسوم هراسانگیز هستند؟
این ایده که میتوان واسطههای متمرکز مانند بانکها را کنار گذاشت و با وام دادن داراییهای دیجیتالی میتوان به سود بسیار بیشتری رسید، یکی از جذابیتهای اصلی امور مالی غیرمتمرکز یا DeFi بود. اما این قبل از خساراتی بود که با سقوط ارزش جفت رمز ارز Terra-Luna به وجود آمد. جذابیت تبدیل پول به ترایواسدی (UST)، استیبلکوینی که وعدهی برابری یک به یک با دلار را داده بود، 20 درصد سود سالانهای بود که سهامگذاری در آن به ارمغان میآورد. برداشت وجوه از اَنکور پروتکل (Anchor Protocol)، برنامهی اصلی وامدهی دیفای در بلاکچین، بازار این توکن را به همراه لونا که دارایی خواهر آن را به شمار میرفت، نابود کرد.
بلافاصله بعد از این اتفاق، وامدهندگان شبکه سلسیوس و بابل (Babel) برداشت خود را مسدود کردند. هیچ پایانی برای زمستان دنیای رمز ارز وجود ندارد. از 252 میلیارد دلار سرمایهای که در دسامبر گذشته در پروتکلهای دیفای سرمایهگذاری شده بود، کمتر از 75 میلیارد دلار باقی مانده است.
فناوری بلاکچین نسخهی غیرممکنِ سیستم مالی را وعده داد: وام دادن بدون نیاز به اعتماد. کاربرانِ بازار امور مالی غیرمتمرکز، ناشناس هستند. پژوهشگران بانک تسویه حسابهای بینالمللی (BIS) اخیرا خاطرنشان کردهاند: « با توجه به ارزیابیهایی که به مرور زمان از ریسک وامدهی انجام شده است، این وعده امکانپذیر نیست» در نتیجه، این وامها باید بیش از حد وثیقه شوند تا جای خالیِ اعتماد را جبران کنند. اما همانطور که رویدادهای اخیر نشان داده است، وامهای بیتکوین با وثیقهی اتریوم میتوانند به همان اندازهی اوراق وام مسکن پر خطری که پشتوانهی یک CDO هستند، خطرناک باشند.
برای گرفتن وام در دیفای، شما باید وثیقهی رمز ارزی بیشتری نسبت به وامی که میخواهید بگیرید، در اختیار داشته باشید. به گزارشBIS این امر، “وام گرفتن را به افرادی که از قبل داراییهای زیادی در اختیار دارند محدود میکند”. برای اینکه وامدهی دیفای به یک ابزار جدی برای امور مالی تبدیل شود، دو اتفاق باید رخ بدهد. اول، افراد باید بتوانند با نام واقعی خود وام بگیرند تا الگویی از رفتار قابل اعتماد ایجاد کنند. دوم، داراییهای دنیای واقعی بیشتری مانند ساختمانها و تجهیزات باید یک جایگاه دیجیتالی در بلاکچین دریافت کنند تا حتی افراد دارای ثروت کمتر نیز وثیقه اولیه را داشته باشند.
نادیده گرفتن اطلاعات وامگیرنده – یا از دست دادن آنها در هزارتوهای مهندسیهای مالی – پایان خوبی نخواهد داشت. دیفای باید از این دیدگاه آرمانیِ سنتشکنی خود دست بکشد و واقعیتر و متمرکزتر شود. در غیر این صورت، وامدهی دیفای بهعنوان یک شکست در تاریخچهی امور مالی ثبت خواهد شد.
رمز ارزها و دیفای چگونه میتوانند برای دنیا مفید واقع شوند؟
جامعهی رمز ارز هنوز جایگاه محکمی برای خود دستوپا نکرده است. چهار کمپانی آمریکایی – اپل، مایکروسافت، آلفابت و آمازون- هرکدام به تنهایی بسیار بیشتر از تمام رمزارزهای در جریان ارزش دارند.
با وجود وسعت گستردهی بازار سهام، طبق نظرسنجی گالوپ در سال 2022، همچنان فقط 58 درصد از آمریکاییها صاحب سهام هستند. حتی تعداد بسیار کمتری از آنها به خوبی ماهیت سهام را درک میکنند.
در نتیجه تعجبی ندارد که دنیای بسیار کوچکتر – و بسیار محرمانه تر- رمز ارز، بلاکچین و امور مالی غیرمتمرکز (دیفای)، هنوز توسط عموم مردم درک نشده است.
یکی از برجستهترین تصورات غلط در مورد دنیای رمز ارز این است که رمز ارز یک زمین بازیِ تاریک و بیرحمانه است که به بازیگران بد تعلق دارد یا یک بهشت برای مجرمان است. البته در دنیای رمز ارز نیز مانند تمام دنیاهای دیگر بازیگران بدی هم وجود دارد.
اما رمز ارز طرفداران سرشناسی دارد که این دنیا را چیزی فراتر از نوسانات بازاری و خبرهای منفی میبینند.
از جملهی این افراد میتوان به گری کاسپاروف (Garry Kasparov)، یکی از برترین شطرنجبازان تاریخ، اشاره کرد.
کاسپاروف که سفیر امنیتی شرکت نرمافزار Avast نیز هست، در مصاحبهای در یک کنفرانس در شهر آستین ایالت تگزاس، میگوید: « باور کردن این استدلال که رمز ارز یک ابزار برای کسب سود برای افراد بد است، برای من سخت است. یکی از امیال تمام انسانها گرایش به شر است. چگونه میتوانید پیشرفت را با گفتن اینکه ممکن است برای اهداف بد استفاده شود، متوقف کنید؟»
در واقع، رمز ارزها، فناوری بلاکچین و دیفای همگی در تلاش هستند تا نقشی در بهتر کردن دنیای ما ایفا میکنند و استفاده از پتانسیل آنها تازه شروع شده است.
در ادامه سه مورد از عملکردهای رمز ارزها، فناوری بلاکچین و دیفای که در حال شکلدهی به دنیای ما هستند، آورده شده است:
- تامین مالی مخالفان و سرکوبشدگان
- جمعآوریِ سریع کمکهای مالی بشردوستانه
- مستند سازی از جنایات جنگیِ احتمالی
تأمین مالی مخالفان و سرکوبشدگان
کاسپاروف که در اتحاد جماهیر شوروی به دنیا آمده و مدتهاست از منتقدان سرسخت ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه بوده است، توضیح میدهد که چگونه به دنیای رمز ارز راه یافته است.
کاسپاروف میگوید: «فکر میکنم این اتفاق بسیار طبیعی است… با در نظر گرفتن علاقهای که به فناوری و آزادی فردی دارم و همچنین بهعنوان یک فعال حقوق بشر و رئیس بنیاد حقوق بشر، نمیتوانستم از توجه به این دنیای در حال ظهور رمز ارز اجتناب کنم».
به گفتهی کاسپاروف، او اولین بار در سال 2013 در مورد رمز ارز شنید. او رمز ارزها را ابزاری برای افراد میداند تا از خود در برابر قدرت فزایندهی دولتها محافظت کنند. و با قرار داشتن تحت سلطهی رژیمهای سرکوبگر، این به معنای توانایی حمایترسانیِ بیسروصدا به مخالفان، یا حتی برای افراد عادی یک راه برای نگهداری از داراییهای خود و انجام معاملات به دور از چشمان ناظر حکومت است.
کاسپاروف میگوید: «در حال حاضر این فرصت برای افراد معمولی، برای افرادی که تحت ستم هستند، برای افرادی که قدرت ندارند، فراهم شده تا بتوانند از مقررات سرکوبکننده فرار و داراییهای خود را جابهجا کنند».
او میافزاید: « امروزه میبینیم که روز به روز تعداد بیشتری از این کوینها – عمدتا بیتکوین و همچنین کوینهای دیگر- برای حمایت از آزادی در سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرند.»
و این شطرنجبازِ بزرگ مزایای این دنیا را تنها مختص جوامع سرکوبگر، خودکامه و جنگ زده نمیداند. کاسپاروف باور دارد که رمز ارز برای کشورهای دموکراتیک نیز سودمند خواهد بود؛ چرا که دولتها نمیتواند در آن دخالت داشته باشند. این موضوع با تورمهای شدید و و بدهیهای گزافی که جنگ جهانی دوم برای ایالات متحده به ارمغان داشت، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
کاسپاروف میگوید: «چاپ پول فقط بدیعترین شکل استقراض (قرض کردن) بدون کسبِ رضایت ماست. و من فکر میکنم امروزه به نقطهای رسیدهایم که بهعنوان یک اجتماع، بهعنوان افرادی مستقل، باید با آن مقابله کنیم».
جمعآوریِ سریع کمکهای مالی بشردوستانه
بدون در نظر گرفتن رمز ارز، دنیای دیفای نیز فرصتهای هیجانانگیزی برای انجام کارهای خوب فراهم میکند. مزیت اصلی دیفای عدم وجود تشریفات اداری است. میتوان آن روشهای سنتی را خستهکننده، دستوپاگیر و وقتگیر تلقی کرد.
و هنگامی که یک مشکل ضروری پیش میآید، رسیدگی به آن به اقدام فوری نیاز دارد. غرق شدن در کاغذبازی و جزئیات قانونی میتواند توانایی ارائه کمکهای ضروری را کاهش دهد.
سندیپ نیلوال (Sandeep Nailwal)، یکی از بنیانگذاران پالیگان، یک پلتفرم غیرمتمرکز مقیاسپذیری اتریوم، میپرسد: «چرا [تشکیل] یک شرکت باید یک چرخهی دو الی سه هفتهای را طی کند؟ این کار باید در پنج دقیقه انجام شود».
نیلوال میگوید: «و در واقع این چیزی است که من به نوعی در قالب یک خیریه آن ثابت کردهام. همانطور که میدانید، در روزی که موج دلتای همهگیریِ کرونا به یک مشکل بزرگ در هند تبدیل شد، من یک صندوق امدادی ساده برای آن راهاندازی کردم.». این صندوق Crypto Relief نام دارد.
«من فقط یک آدرس ایجاد کردم و گفتم خب، کمکهای مالی خود را به اینجا بفرستید و این سروصدای زیادی به پا کرد. ما در یک روز توانستیم 3، 4، 5 میلیون دلار جمعآوری کنیم، و بعد فکر میکنم در حدود یک هفته کمکها به 10 میلیون دلار رسید.» نایلوال با اشاره به ویتالیک بوترین، یکی از بنیانگذاران اتریوم، ادامه میدهد: «بعد ویتالیک آن 1 میلیارد دلار توکنِ شیبا را اهدا کرد.»
وبسایت این صندوق (CryptoRelief.in)، که درصدد این است که فعالیتهای خود را شفاف نگه دارد، نشان میدهد که بیش از 57 میلیون دلار از طریق کمکهای مالی جمعآوری و پرداخت کرده است. نیلوال میگوید این سازمان، که به عنوان یک آدرس اینترنتی ساده کار خود را شروع کرد، در حال حاضر با همکاری با یونیسف صدها میلیون سرنگ خریداری کرده و به واکسیناسیون درصد قابل توجهی از هند کمک کرده است.
نیلوال در آخر اضافه میکند: «ما نیز در این اتفاق نقش داشتیم».
مستند سازی از جنایات جنگیِ احتمالی
در این مثال نیز ماهیت “بدون نیاز به اعتماد” و شفاف فناوری بلاکچین یک کاربرد مثبت و قانعکننده به دنیای واقعی ارائه میدهد.
جاناتان دوتان (Jonathan Dotan)، مدیر موسس آزمایشگاه استارلینگ و یکی از کارمندان مرکز تحقیقات بلاکچین دانشگاه استنفورد است. آزمایشگاه استارلینگ اولین مرکز تحقیقاتی آکادمیک در جهان است که به بررسی این موضوع اختصاص دارد که فناوری غیرمتمرکز چگونه میتواند حقوق بشر را متحول کند.
این آزمایشگاه که سالها در سوریه برای مستندسازی جنایات جنگی احتمالی فعالیت داشت، پس از آغاز تهاجم بیدلیلِ روسیه به اوکراین، به سرعت بسیج شد تا بر مسائل مربوط به اوکراین تمرکز کند.
آزمایشگاه استارلینگ از این ویژگیِ بلاکچین استفاده کرد و پروژهی دوکاز (Project Dokaz) را با هدف مقیاسبندی اسنادی که ممکن است در نهایت به عنوان جنایات جنگی در اوکراین مورد قضاوت قرار بگیرند، راهاندازی کرد. دوکاز در زبان اوکراینی به معنای اثبات است.
به طور کلی این پروژه از فناوری بلاکچین استفاده میکند تا یک گزارشی عینی، فساد ناپذیر و شفاف از جنایات دوران جنگ در اوکراین ارائه دهد.
منبع: morningstar.co.uk